معرفی کتاب “همراه خوب”
کوچینگ به من یاد داد …
من تا قبل از آشنایی با کوچینگ همیشه فکر می‌کردم که هویت ما انسان‌ها ثابت و ایستا و تا حد زیادی غیرقابل‌تغییر است.
درحالی‌که کوچینگ به من یاد داد که هویت هر انسانی متعلق به خودش است و قابل‌تغییر می‌باشد حتی اگر تغییر خیلی سخت باشد. هویت شما بیشتر از آنچه فکر می‌کنید در اختیار خودتان است و برخلاف باورتان هویت شما قربانی گذشته و دیگران نیست.
بزرگ‌ترین ارزش زندگی من کمک‌کردن به دیگران است؛ ولی متأسفانه من همیشه در این راه خودم را نادیده می‌گرفتم و در واقع نقش ناجی یا قربانی را در زندگی‌ام داشتم.
اگرچه به‌عنوان یک فرد ازخودگذشته و ایثارگر توسط اطرافیانم همواره مورد تمجید قرارمی گرفتم؛ اما حال دلم خیلی خوب نبود و به‌ندرت فرصت انجام علائق شخصی‌ام را داشتم؛ چون همیشه دیگران برای من در اولویت بودند.
درصورتی‌که کوچینگ به من یاد داد که وقتی حال دلم خوب باشد و وقت بیشتری برای رشد و آگاهی خودم بگزارم بهتر می‌توانم به دیگران کمک کنم.
کوچینگ به من یاد داد …
از نظر کوچینگ همه انسان‌ها توانمندند و باید مسئولیت زندگی‌شان را خودشان به عهده بگیرند. در زندگی بجای دنبال مقصر بودن دنبال رفتار مؤثر باید باشند.
اگر کمالگرا هستید،کلیک کنید!
ازآنجاکه طی این دو سال آشنایی من با کوچینگ تغییرات ارزشمندی در زندگی داشته‌ام تصمیم گرفتم که آموخته‌ها و تجاربم را با شما به اشتراک بگزارم.
احتمالاً این جملات را زیاد شنیده‌اید که من دوست دارم این کار را بکنم؛ اما نمی‌گذارند.
شرایط رندگی ام اجازه نمی‌دهد من ده‌ساله که می‌خواهم زبان بخوانم؛ ولی هر بار رفتم شروع کنم چیزی پیش آمد و من نتوانستم؛ زیرا شرایط زندگی من با شما فرق دارد.
من اصلاً وقت سر خاراندن ندارم الان دو‌ساله که می‌خواهم ماشینم را عوض کنم همش امروزوفردا میکنم اصلاً نمی‌رسم من شدم کلاف سردرگم.
درواقع خودمان را قربانی دیگران و محیط می‌دانیم به عبارتی همش فرافکنی و مسئولیت‌گریزی داریم و مشکلات زندگی‌مان را به گردن دیگران می‌اندازیم؛
درصورتی‌که تا زمانی که ما مسئولیت زندگی خودمان را قبول نکنیم؛ همش برای عدم موفقیت و مشکلات به دنبال مقصر بگردیم. باید بدانیم که بجایی نمی‌رسیم و در یک دور باطل افتاده‌ایم.
دو سال پیش که رو استارت زدم …
یادم می‌آید دو سال پیش که من می‌خواستم دوره‌های کوچینگ را شروع کنم. دقیقاً همین حرف‌ها را می‌زدم و اصلاً باورم نمی‌شد که بتوانم این دوره را بگذرانم. حتی در چند ماه اول دوره چند بار تصمیم به انصراف گرفتم.
اما الان بسیار خوشحالم که ادامه دادم و به کمک کوچینگ خودم را شناختم و توانستم دغدغه‌های زندگی‌ام را به هدف تبدیل کنم. بجای گلایه و شکایت، کاری که از دستم برمی‌آید را انجام بدهم.
من بسیار قدردان آقای بهرام‌پور هستم که باعث آشنایی من با کوچینگ شدن و سپاس فراوان از خانم چگینی عزیز دارم که با عشق و دلسوزی فراوان کوچینگ را به من آموختن و من از ایشان یاد گرفتم که با کوچینگ زندگی کنم.
الان که به خودم نگاه میکنم باورم نمی شه که فرزانه‌ای که حتی وقت خواندن چند صفحه کتاب را در یک ماه نداشت، چطور می‌تواند به‌راحتی حداقل 4 ساعت از روزش را به مطالعه و کارهای دوره استادی بپردازد. الان بسیار خوشحالم که در مسیر کوچینگ قرار گرفته‌ام.
در کتاب همراه خوب، شما با خلاصه‌ای مفید از کوچینگ و نحوه کارکرد آن در زندگی من آشنا خواهید شد. هدف من از نوشتن این کتاب بیشتر آشنایی افراد با کوچینگ به‌عنوان یک همراه خوب و حتی به نظر من یک همراه ضروری در زندگی است.
امیدوارم با این کتاب بتوانم هر چند اندک، شما را با این همراه ضروری و خوب آشنا نمایم.
میخوای باز هم بخونی؟ کلیک کن!
دیدگاهتان را بنویسید