سالمندان و بحران هویت: وقتی نقشهای اجتماعی کمرنگ میشوند

پیری فرایندی اجتنابناپذیر و طبیعی از زندگی انسان است؛ اما هرگز صرفاً به تغییرات جسمی محدود نمیشود. یکی از مهمترین چالشهایی که بسیاری از سالمندان با آن روبهرو میشوند، بحران هویت است؛ بحرانی که اغلب در سایة کمرنگشدن نقشهای اجتماعی، احساس بیفایدهبودن، و کاهش تعاملات انسانی شکل میگیرد. در این مقاله به بررسی ارتباط میان نقشهای اجتماعی و بحران هویت در دوران سالمندی میپردازیم و راهکارهایی برای کاهش این بحران ارائه میکنیم.
نقشهای اجتماعی چیستند و چرا مهماند؟
نقش اجتماعی، جایگاه یا موقعیتی است که فرد در جامعه دارد و انتظارات خاصی از آن جایگاه بر او تحمیل یا از او انتظار میرود. یک فرد میتواند همزمان در چند نقش ظاهر شود: پدر یا مادر، کارمند، معلم، دوست، همسر، مربی، مشاور، داوطلب و حتی راهنما.
این نقشها برای هویت فرد اهمیت زیادی دارند. آنها نهتنها جایگاه فرد را مشخص میکنند، بلکه به او معنا، هدف و حس مفیدبودن میدهند. وقتی کسی در نقش خود عملکرد خوبی دارد، عزتنفس او تقویت میشود و احساس تعلق بیشتری به جامعه پیدا میکند.
چه زمانی بحران هویت در سالمندان آغاز میشود؟
برای بسیاری از افراد، پس از بازنشستگی یا جداشدن از نقشهای پررنگ اجتماعی، هویتی که سالها با آن زندگی کردهاند، کمرنگ میشود. معلمی که دیگر در کلاس درس نیست، پزشکی که دیگر مطب ندارد، یا پدر و مادری که فرزندانشان مستقل شدهاند و خانه را ترک کردهاند، همگی ممکن است احساس کنند دیگرکسی نیستند یا کار مهمی ندارند.
بحران هویت در سالمندی معمولاً زمانی آغاز میشود که فرد دیگر نتواند خودش را در نقشهایی که به آن معنا میدادند، تعریف کند.
پیامدهای روانشناختی کمرنگ شدن نقشها
کاهش نقشهای اجتماعی در سالمندی میتواند پیامدهای روانی قابلتوجهی داشته باشد. از جمله:
- احساس بیهودگی و پوچی
- افزایش افسردگی و اضطراب
- کاهش عزتنفس و اعتمادبهنفس
- انزوای اجتماعی و گوشهگیری
- افزایش وابستگی به دیگران و کاهش انگیزه برای فعالیت
همه اینها میتواند منجر به یکچرخه معیوب شود که در آن، فرد بهمرور منزویتر شده و بیشازپیش احساس بیهویتی میکند.
تفاوت بین بحران هویت در سالمندان و جوانان
بحران هویت معمولاً در نوجوانی و اوایل بزرگسالی نیز مطرح میشود؛ زمانی که فرد به دنبال کشف «من کیستم؟» است. اما تفاوت مهم در بحران سالمندی این است که هویت ازدسترفته، نه چیزی است که هنوز شکل نگرفته، بلکه چیزی است که قبلاً وجود داشته و حالا بهنوعی از بین رفته است.
این یعنی سالمند با ازدستدادن یک هویت تثبیتشده مواجه است؛ و بازیابی آن، نیازمند بازسازی جایگاه و معنای زندگی است، نه کشف اولیة آن.
تأثیر سبک زندگی و فرهنگ بر این بحران
در جوامعی که سالمندان هنوز نقش فعالی در زندگی خانوادگی و اجتماعی دارند (مانند بسیاری از جوامع شرقی یا سنتی)، بحران هویت کمتر دیده میشود. اما در جوامعی که بازنشستگی به معنای خروج کامل از عرصة اجتماعی و اقتصادی است، یا سالمندان در خانههای سالمندان زندگی میکنند، احتمال بروز بحران هویت بیشتر است.
علاوه بر این، نوع نگرش خانوادهها به سالمندان نیز بسیار مؤثر است. اگر نقش سالمند به «فردی که فقط نیاز به مراقبت دارد» کاهش یابد، هویت او بیشتر آسیب میبیند. اما اگر هنوز از تجربیات، دانایی و نقشهای حمایتی او استفاده شود، احساس ارزشمندی در او حفظ خواهد شد.
بازسازی هویت در دوران سالمندی: ممکن اما نیازمند حمایت
بحران هویت به معنای پایان راه نیست. با کمک مشاوران، خانواده و حتی نهادهای اجتماعی، سالمندان میتوانند هویت تازهای برای خود بسازند. چند راهکار مهم در این زمینه عبارتاند از:
۱. بازتعریف نقشها
سالمندان میتوانند بهجای نقشهایی که ازدستدادهاند، نقشهای جدیدی بپذیرند: راهنمای جوانان، نویسنده، مربی، داوطلب در امور خیریه، مراقب نوهها یا فعال اجتماعی.
۲. مشارکت در فعالیتهای معنادار
شرکت در دورههای آموزشی، کارگاهها، گروههای مطالعاتی یا فعالیتهای داوطلبانه میتواند به تقویت احساس مفیدبودن کمک کند.
۳. حفظ تعاملات اجتماعی
روابط اجتماعی مؤثر، نقش بزرگی در حفظ هویت دارند. دیدار با دوستان، شرکت در جمعهای خانوادگی، یا حتی استفاده هدفمند از فضای مجازی میتواند حس تعلق را تقویت کند.
۴. مشاوره روانشناختی
گفتوگو با روانشناس، به سالمند کمک میکند تا از نو هویت خود را بازبینی کرده و در مسیری تازه قدم بگذارد.
نقش خانواده در حفظ هویت سالمند
خانواده مهمترین نهاد برای جلوگیری از بحران هویت در سالمندی است. رفتارهای سادهای مانند:
- احترامگذاشتن به نظرات سالمند
- مشورتگرفتن از او
- دادن مسئولیتهای کوچک در خانه
- فراهمکردن فرصتهایی برای مشارکت در تصمیمگیریهای خانوادگی
همه اینها پیام روشنی به سالمند میدهد: «تو هنوز مهمی» و این پیام، پایهای برای بازسازی هویت و افزایش عزتنفس است.
نتیجهگیری
پیری به معنای کنار رفتن از زندگی نیست؛ اما اگر نقشهای اجتماعی یک سالمند نادیده گرفته شوند، ممکن است او خود را کنار گذاشته شده تصور کند. سالمندان و بحران هویت دو مفهوم مرتبطاند، اما این بحران اجتنابناپذیر نیست. با احترام، تعامل، مشارکت و معنادادن به زندگی سالمندان، میتوان به آنها کمک کرد تا در این مرحله از زندگی، هویت تازه و ارزشمندی برای خود بسازند.
جامعهای که سالمندانش را فراموش نمیکند، نهتنها از تجربه و خرد آنان بهرهمند میشود، بلکه آینده سالمتری برای تمام نسلها تضمین میکند.
درباره فرزانه صادقیان
نویسنده مقالات وب سایت لایف کوچ رتبه 1 کنکور سراسری بهتون کمک میکنم تا به بیش ترین حد توانمندی خودتون برسید!
نوشته های بیشتر از فرزانه صادقیانمطالب زیر را حتما مطالعه کنید
This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.
دیدگاهتان را بنویسید