کوچ؛ یک همراه خوب
کوچ دلسوز شماست!
دلسوزی کوچ به معنای همراهی و حمایت صمیمانه از مراجعین در مسیر رشد و توسعه فردی است. کوچینگ ابزاری کارآمد برای کشف ظرفیتهای درونی، شفافسازی اهداف و ایجاد تغییرات مثبت در زندگی افراد است. این فرآیند با پرسشهای عمیق، گوش دادن فعال و ارائه بازخورد سازنده، به افراد کمک میکند تا موانع ذهنی خود را شناسایی و مسیر موفقیت را هموار کنند. در نتیجه، مراجعین با افزایش اعتمادبهنفس، تصمیمگیری بهتر و اقدام موثرتر، به زندگی معنادارتری دست مییابند.
در مسیر زندگیتان کجاها دنبال یک همراه خوب میگشتید:
- شروع یک کار جدید
- ترک یک عادت بد
- ایجاد یک عادت خوب مثل ورزشکردن روزانه
- کم خوردن شیرینی
- سحرخیزی
- برنامهریزی
- رژیم
- و…
و از همه مهمتر چه زمانهایی دنبال یک سنگ صبور بودید که راحت بتوانید برایش حرف بزنید.
بدون آنکه مورد قضاوت قرار بگیرید و خیالتان راحت باشد که این حرفها جای دیگری گفته نمیشود. یا با اولین جملاتی که بیان میکنید صحبت شما را قطع و بلافاصله شروع به بیان مشکلات خودشان نکنند.
در اینجا نهتنها شما شنیده نشدید بلکه درگیر مشکلات طرف مقابل هم میشوید و یا از این بدتر با شنیدن اولین جملات از شما، شروع به دادن راهکار کرده و کلاً طبق نظر خودشان برایتان نسخه میپیچند غافل از اینکه شما نیازی به نسخه آنها نداشتید و فقط دلتان میخواسته که یک نفر به حرفهایتان گوش بدهد.
از خودم بگم برات …
برای من این موارد زیاد پیشآمده که متأسفانه باعث شد من درونگرا، بیشتر غرق دروننگری خودم بشوم. به ندرت با کسی بهاصطلاح خودمان درد دل کنم. تا اینکه سعادت این را داشتم که از طریق سایت بیشتر از یک نفر با کوچینگ آشنا شدم و در دوره جامع زندگی و کسبوکار که خانم چگینی عزیز تدریس میکردند، علیرغم نشخوارهای ذهنی که تو وقت نداری و مثل دورههای قبلی که خریدهای، بعد از دو سه جلسه آن را رها میکنی، ثبتنام کردم. خوشبختانه به آگاهیهای خیلی خوبی رسیدم و انگیزهای شد که در دوره تربیت کوچ حرفهای هم شرکت کنم دورهای که برای من دستاوردهای زیادی داشت.
اولین چیزی که من از کوچینگ یاد گرفتم گوشدادن فعالانه بود. در ابتدا خیلی سخت بود من که عادت کرده بودم تا کسی شروع به صحبت میکرد، با اولین جملاتی که میگفت من بقیه را حدس میزدم. بلافاصله شروع به اظهارنظر و از همه بدتر ارائه راهحل بر اساس دیدگاههای خودم میکردم. حالا باید سکوت میکردم تا کامل حرف طرف مقابل تمام شود.
یادم هست تمرین اولین هفته ما این بود که سعی کنیم وقتی کسی با ما صحبت میکند ما سکوت کنیم و هر وقت حرفهایش تمام شد ما صحبت کنیم. این کار خیلی سخت بود و تقریباً در هفته اول من اصلاحتی یک مورد هم نتوانستم تا پایان صحبت طرف مقابل ثبت کنم؛ ولی حداقل تعداد دفعاتی که حرفش را قطع میکردم کمتر شد. همینقدر که بعد از صحبت متوجه میشدم که کجاها اشتباه کردم به نظر استادم خانم چگینی عزیز قدم بزرگی بود.
عبور از چالش ها در مسیر کوچینگ
خوشبختانه بعد از حدوداً دو ماه توانستم این مرحله را پشت سر بگذارم و تعداد دفعاتی که صحبتهای طرف مقابل را قطع میکردم بسیار اندک بود
اما مواجه شدن با یک چالش جدید باعث شد که من دیدم همش دارم حرفهای دیگران را میشنوم و خودم اصلاً شنیده نمیشوم و این باعث رنجش خاطرم میشد.
میخوای انگیزه داشته باشی؟ کلیک کن!
برای همین من این موضوع را که ما همش دیگران را میشنویم پس کی بنا هست ما شنیده بشویم، را بهعنوان یک سؤال در کلاس مطرح کردم و دیدم این دغدغه بقیه دوستانم هم هست.با توضیحات خوب استاد عزیز متوجه شدیم که از اولین گامها برای داشتن ارتباط خوب و مؤثر داشتن گوش شنوا است. کمکم در گامهای بعدی این دغدغه از بین میرود، و کمکم یاد گرفتیم که برای شنیدهشدن باید چه کارهایی انجام بدهیم.
خوشبختانه بزرگترین دستاورد از این دوره این بود که من با جلسات کوچینگی که با همکلاسیهایم بهعنوان تمرین انجام میدادم و من مراجع آنها بودم بهخوبی شنیده شدم. بدون آنکه قضاوت بشوم یا راهحلی به من بدهند.
مگر آنکه خودم از ایشان تقاضای بازخورد میکردم. به عبارتی چون با جانودل شیرینی خوب شنیدن را چشیدم یاد گرفتم که شنونده خوب و مؤثری باشم و همواره سعی کنم بهعنوان یک کوچ همراه خوبی برای مراجعینم باشم.
بیشتر میخوای بخونی؟ کلیک کن!
درباره فرزانه صادقیان
نویسنده مقالات وب سایت لایف کوچ رتبه 1 کنکور سراسری بهتون کمک میکنم تا به بیش ترین حد توانمندی خودتون برسید!
نوشته های بیشتر از فرزانه صادقیان
دیدگاهتان را بنویسید